آن یک چیز
کاغذ سفیدی بردارید و لیستی از مهمترین کارها و اهدافتان را در آن بنویسید. احتمالاً لیست بالا بلندی میشود. حالا از این لیست بلند، مهمترینهایی را که اولویت بیشتری دارند، علامت بزنید و روی کاغذ دیگری بنویسید. به این کار ادامه بدهید تا جایی که روی صفحۀ کاغذ فقط مهمترین کاری که باید انجام بدهید، بماند؛ فقط یک چیز. گری کلر و جی پاپاسان نویسندگان کتاب «آن یک چیز: حقیقتی بینهایت ساده با نتایجی فوقالعاده» نیز قصد دارند تا به شما کمک کنند تا آن یک چیز مهم را بیابید؛ چیزی که باید بیشترین وقت و انرژیتان را صرف آن کنید.
به اعتقاد نویسندگان کتاب، فقط «یک چیز» میتواند از همهچیز مهمتر باشد. خیلی چیزها شاید اهمیت داشته باشند؛ اما فقط یک چیز است که مهمترین است. درک اینکه «آن یک چیز» زندگی شما چیست شما را در مسیر اوج و شکوفایی ظرفیتها و موفقیت در رسیدن به خواستههایتان قرار میدهد.
در رویکرد «آن یک چیز» شما تعداد کارهایتان را کم میکنید، یعنی اینکه از هر کاری که میتوانید انجام دهید، صرفنظر میکنید و فقط همان کاری را میکنید که برایتان بهتر است. یعنی یادتان باشد که اهمیت همۀ کارها با هم برابر نیست و باید کارهایی را که از همه مهمترند مشخص کنید. در این صورت، بهتر میتوانید آنچه را که انجام میدهید به آنچه میخواهید، پیوند بزنید. این رویکرد، مبتنی بر این رهیافت است که نتایج فوقالعاده با محدودیت هر چه بیشتر دامنۀ تمرکز انسان، رابطۀ مستقیم دارند.
نویسندگان به اثر دومینویی اشاره میکنند که در رویکرد «یک چیز» بسیار کارآمد است. در بازی دومینو وقتی یک چیز، چیزی که درست انتخاب شده است به حرکت درآید، میتواند چیزهای بسیاری را واژگون کند. اگر شما هم دومینوی اولتان را به درستی انتخاب کنید با حرکت آن به نتایج فوقالعادهای دست خواهید یافت. اثر دومینویی، هم برای مسائل بزرگ زندگیتان مثل شغل یا کسبوکارتان صادق است و هم برای لحظاتی کوتاه در طول روز وقتی میخواهید تصمیم بگیرید حرکت بعدیتان چه باشد. موفقیت تکیه بر موفقیت دارد و با بارهاوبارها تکرارشدن موفقیت، به بزرگترین موفقیت ممکن دست مییابید.
اگر داستانهای موفقیت را بررسی کنید، رد پای ماجرای «یک چیز» را در آنها میبینید. «یک چیز» در زندگی هر آدم موفقی نقش دارد. همچنین رد پای آن را در شور و اشتیاق و مهارتهای مشخص میتوان یافت. همۀ ما اشتیاق و مهارتهایی داریم؛ اما آدمهای بسیار موفق کسانی هستند که یک اشتیاق قوی با یک مهارت آموختۀ برجسته دارند که باعث میشود بدرخشند و از دیگران متمایز شوند.
نویسندگان کتاب نیز «آن یک چیز» خود را کشف کردهاند؛ یک چیز کلر تدریس است و یک چیز پاپاسان نیز نویسندگی است. آنها به ما یادآور میشوند که اگر به آن فرصت دهیم برای ما هم رخ میدهد. آنها بهکارگیری رویکرد «یک چیز» در حرفه و زندگی را سریعترین و سادهترین راه برای رسیدن به موفقیت میدانند.
این کتاب سه بخش دارد. در بخش اول به دروغهای رایجی پرداخته میشود که ما را از «آن یک چیز»مان گمراه و منحرف میکنند. در فصل دوم با عنوان «حقیقت»، مسیر سرراست بهسوی بهرهوری و رسیدن به «آن یک چیز» شرح داده میشود. در فصل سوم نیز به نتایج فوقالعادهای پرداخته میشود که با درپیشگرفتن رویکرد «آن یک چیز» حاصل میشود.
